-
کل یوم عاشورا کل ارض کربلا
پنجشنبه 20 بهمنماه سال 1384 11:58
امروز عاشوراست و سالروز قیامی که اینک بی آنکه به معنا و پیام آن بنگریم در پی ظواهر دنیوی آن هستیم. مشغول مراسمی هستیم که هر سال بر جلال و عظمتش افزوده و از بار معنوی آن کاسته می شود. بر آن شدم که پیامی از عاشورا را از یکی از بزرگان نقل کنم و چه کسی بهتر از دکتر علی شریعتی. «... و شهید یعنی حاضر، کسانی که مرگ سرخ را به...
-
مبحثی در دین (1)
جمعه 14 بهمنماه سال 1384 07:18
« دین همان است که خداوند به انسان آموخت تا انسان او را بشناسد » بعد از چند روز غیبت و به علت آنکه سرم شلوغ بود و وقت نمی کردم به اینترنت سری بزنم، نشد بنویسم. به نوشته های گذشته که نگاه کردم، دیدم نظم آنچنانی وجود ندارد. گفتم بد نیست نوشتن در بابی را با نظم بیشتری آغاز کنم و با مبحثی در دین شروع کردم. بعد از آنکه...
-
حقیقت الهی
چهارشنبه 5 بهمنماه سال 1384 22:35
هیچ فردی به حساب و کتاب آخر فراخوانده نمی شود، مگر آنکه حداقل یک بار در طول هر زندگی زمینی موقعیت اشنایی با تعلیمات واقعی الهی را یافته باشد. هر کس حداقل یک بار در طول هر زندگی، با حقیقت الهی-هرچند ممکن است تنها یک لحظه باشد- مواجه می شود و استفاده از این موقعیت ها بستگی به هوشیاری و انتخاب خود شخص دارد. از این فرصتها...
-
نیت
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1384 22:39
خواندن کتاب راه کمال از دکتر بهرام الهی که یک پزشک هستند را به همه دوستان توصیه می کنم. «عوامل تعیین کننده در فرایند تحول عبارتند از انتخاب صحیح، داشتن پشتکار و کمک مبدا. اگر کسی از اصول اصیلی که باید بر آنها تکیه کند، بی خبر باشد و نداند چه راهی صحیح است، ولی نیتش خالص باشد، خداوند طوری فراهم می کند که نیتش بی نتیجه...
-
بازگشت
شنبه 1 بهمنماه سال 1384 21:14
سلام من دوباره مینویسم. قصد دارم تا با نوشته های جدید که سعی در بحث پیرامون این سوال بزرگ و اساسی «ز کجا آمده ام کجا هستم و به کجا میروم؟» بنگارم. هر چند وجود سراسر خطا و آلوده به گناه من مانع از درک بسیاری از مطالب می شود، اما سعی دارم در این باره بخوانم و تا حد امکان بنویسم. حرفهایی که مینویسم لزوما حرفهای من نیست...
-
واقع بینی
جمعه 30 دیماه سال 1384 09:53
واقع بینی یا واقع نگری به معنی مشاهده وقایع است، آنگونه که اتفاق افتاده اند، بی آنکه خود را در ورطه خوش بینی ساده لوحانه یا بدبینی نابجا بیندازیم. مکمل واقع بینی، حس نیک بینی است. نیک بینی به معنی توجه کردن و دیدن جنبه مثبت هر چیز و هر رویدادی است. این حس یکی از عواملی است که مانع بروز تلخکامی در زندگی میشود. چرا که...
-
زندگی ...
پنجشنبه 29 دیماه سال 1384 10:34
زندگی معنا دار است و هستی بی هدف نیست. ما نه زاییده اتفاقیم و نه به عدم باز می گردیم. وجود انسان، تنها به این جسم بیولوژیکی محدود نمی شود و ویژگی ضمیر آگاهش آن گونه است که نمی توان او را صرفا حاصل فعل و انفعالات شیمیایی سلولهای عصبی دانست. هر چند که ارگانیزم بیولوژیکی انسان یا جسم، خود از شگفتی های خلقت است، اما وجود...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 7 مهرماه سال 1383 19:33
سلام من هنوز اینجا مینویسم. این نوشته تا زمانی که به حرفهای بد آلوده نشده باشه دارای کامنت خواهد بود. حتما همه همایش چهرههای ماندگار رو دیدید. همایشی که بالاخره از دانشمندان و اساتید کشور شروع به قدردانی کرد و الحق که حرکت مناسبی بود. انصافا با هدایایی که به ورزشکاری که یک مدال طلا در المپیک میاورد،بی توجهی به این...
-
اول مهر
پنجشنبه 2 مهرماه سال 1383 00:50
امروز اول مهر بود! روز بازگشایی مدارس. هفته اول مدرسه قشنگترین هفته سال تحصیلیه. چون بعد از 3 ماه دوستامون رو میدیدیم. بعد نه مشقی در کار بود. نه امتحانی نه تکلیفی. با تمام این اوصاف امسال اولین مهری بود که نه سر کلاس رفتم و نه سال تحصیلی پیش روم بود. ای کاش میشد یک بار دیگه کلاس اولی میشدم...
-
خاطرهای از 31 شهریور 1381
دوشنبه 30 شهریورماه سال 1383 23:54
فردا 31 شهریور آخرین روز تابستونه! امشب اگه یادتون بمونه باید ساعتتون رو یک ساعت عقب بکشین. 2 سال پیش دقیق همین شب من به اتفاق سعید آستارا بودم و صبح روز 31 شهریور که یکشنبه هم بود اولین کلاس فوق لیسانس من. آنتن پیشرفته با دکتر حجت کاشانی! خلاصه غلیرغم اصرار شدید سعید مبنی بر موندن من در آستارا قبول نکردم و گفتم که...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 27 شهریورماه سال 1383 09:38
سلام اول از همه آقای آیدین خان خسته نباشی! دفاع کردن از پروژه کارشناسی ارشد با نمره 20 برای ما افتخار بزرگیه. تبریک میگم. امیدوارم که توی دوره دکترا که از چند روز دیگه شروع میشه همچنان موفق باشی. دوم اینکه اون آهنگ داریوش رو به درخواست احسان گذاشتم و تا موقعی که دستور صادر نکنه آهنگ عوض نمیشه. اگه آهنگ خیلی اذیت...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 25 شهریورماه سال 1383 00:50
مشت میکوبم بر در پنجه میسایم بر پنجرهها من دچار خفقانم خفقان من به تنگ آمدهآم از همه چیز بگذارید هواری بزنم آی! با شما هستم این درها را باز کنید من به دنبال فضایی میگردم لب بامی سر کوهی دل صحرایی که در آنجا نفسی تازه کنم آه! می خواهم فریاد بلندی بکشم که صدایم به شما هم برسد! من هوارم را سر خواهم داد! چاره درد مرا...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 شهریورماه سال 1383 08:36
سلام بازهم این احسان در بخش کامنتها به زبون اومده و چرت و پتهایی رو تحویل داده. نحوه نوشتنش نشون میده که چقدر میفهمه. من فقط خواستم که متن مصاحبه اختصاصی خودم با برانکو رو که در هتل آپارتمان گلشهر در آذرماه گذشته انجام دادم رو اسکن کنم و بذارم اینجا تا بفهمه که اون کسی زنگ زده به مطبوعات و از دعوت نشدن سیروس...
-
پس از بازی با اردن
پنجشنبه 19 شهریورماه سال 1383 14:43
میخواستم شروع به نوشتن این مطلب کنم که نظرات قسمت قبلی رو دیدم و شخصی به نام احسان کامنت گذاشته بود و ظاهرا از اینکه من اینجا راجع به فوتبال مینویسم اظهار ناراحتی کرده بود. در جواب این آقای نامحترم باید بگم که 1- اینجا وبلاگ شخصی منه و هر چی که دوست داشته باشم مینویسم. اینقدر هم شهامت دارم که کامنت شما رو پاک نکنم...
-
پیش از بازی با اردن
سهشنبه 17 شهریورماه سال 1383 20:09
فردا حساسترین بازی ایران در مقابل اردن در اردن انجام خواهد شد. اردن که پدیده نوظهور فوتبال آسیاست با شکست دادن ایران در تهران دردسرهای زیادی را برای ایران و صعود از این گروه ایجاد کرده است. تیم پرانگیزه ایران فقط و فقط پیروزی میخواهد. بعد از اخراج مهدویکیا در دقیقه آخر بازی با بحرین در جام ملتهای آسیا، فدراسیون و...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 16 شهریورماه سال 1383 23:23
نه حال نوشتن دارم، نه حوصله حرف زدن. میدونم بعضی وقتا میاین ببینین چی نوشتم بعد میبینین همون مطلب قبلیه. این شعر داریوش رو به عشق پویان مینویسم اینجا... به امید اینکه زودتر حسنوشتن رو پیدا کنم. گفتم تو چرا دورتر از خواب و سرابی، خواب و سرابی گفتی که منم با تو ولیکن تو نقابی، اما تو نقابی فریاد کشیدم تو کجایی، تو...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 11 شهریورماه سال 1383 22:29
حکایت روز پدر! دوشنبه تقریبا ظهر بود که روز ولادت حضرت علی(ع) و روز پدر بود. من داشتم از بلوار مرزداران به سمت بزرگراه شیخ فضلالله نوری میپیچیدم. خیلی خلوت بود. کسی که پشت سرم نمیآمد. اتوبان شیخ فضلالله هم که خیلی خلوتتر ازمعمول منهم یک آهنگ خیلی ملایم(خوابهای طلایی جواد معروفی) رو گذاشته بودم و داشتم میپیچیدم...
-
بازگشت از سفر!
دوشنبه 9 شهریورماه سال 1383 01:37
بابت تاخیر معذرت میخوام من جمعه آخر شب رسیدم و تا حالا نتونستم که بشینم و بنویسم. مسافرت خوبی بود و الانم بسیار خوشحال و سرحال هستم. ما به منطقه گلستانک که یک منطقه حفاظت شده در استان مازندران هست رفتیم. این برنامه رو فرهاد دوست احسان ردیف کرد و ما در قالب یک هیئت 12 نفره به اونجا رفتیم. ما از اینجا با یه مینیبوس...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 4 شهریورماه سال 1383 05:16
دلمون از این شهر آهنی گرفت! میخوام 2-3 روزی بزنم بیرون. به محضی که برگردم با عکسهای مسافرت و با گفتنیهاش وبلاگ رو آپدیت میکنم. بوی موهات زیر بارون بوی گندمزار نمناک بوی شورهزار خیس بوی خیس تن خاک... برام دعا کنین سالم برگردم.
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 31 مردادماه سال 1383 23:23
خدایا به آنان که دوست میداری بیاموز که عشق از زندگی کردن بهتر است و به آنان که دوست تر میداری بچشان که دوست داشتن از عشق برتر! امروز روز بسیار قشنگی برای من بود. یک روز به یاد ماندنی. از اینکه خیلی از کسانی که خیلی دوستشان دارم را همه را یکجا به هم میدیدم و از اینکه میدیدم همه به هم برای خوشحال کردن من اینجا کنارم...
-
سلامتی!
پنجشنبه 29 مردادماه سال 1383 17:42
تقدیم به همه کسانی که کسی رو ندارند تا به سلامتیاش بنوشند! به سلامتی کرم خاکی! نه به خاطر کرم بودنش، به خاطر خاکی بودنش! به سلامتی دیوار! که هر مرد و نامردی بهش تکیه میکنن! به سلامتی مورچه! که تا حالا کسی اشکشو ندیده! به سلامتی خیار! نه به خاطر «خ» اش، به خاطر«یار»ش! به سلامتی گاو! چونکه نگفت «من»،گفت «ما»! به...
-
یاد و خاطره قهرمان کوهنوردی ایران گرامی!
دوشنبه 26 مردادماه سال 1383 01:36
محمد سرش را بالا کرد و برای بار آخر قله را تماشا کرد. این نگاه با همه نگاهها فرق داشت. چیزی تا قله نمانده. 150 متر یا شاید هم کمی کمتر. در ارتفاع 7950 متری نفس کشیدن خیلی سخت است چه برسد به آنکه بخواهی در میان آن همه برف از آن دیواره صعبالعبور هم بالا بروی. مقبل چند متر آن طرفتر به دنبال محمد بود تا در عین جوانی...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 24 مردادماه سال 1383 22:26
نمردیم و آدم مهم شدیم. دیروز یه ای-میل دریافت کردم که واسم خیلی جالب بود. یه دوستی که من و ایشون همدیگه رو اصلا نمیشناختیم به من ای-میل زده بود و گفته بود که از طریق جستجو در اینترنت در مورد VCO ها و مخصوصا DRVCO با وبلاگ من آشنا شده و بعد مطالبی که از من راجع به این قضیه خواسته بود. من برام جالب شد و رفتم توی گوگل...
-
بسوی المپیک
جمعه 23 مردادماه سال 1383 12:10
بازیهای المپیک از امشب رسما آغاز میشوند. بازیهایی که مهمترین رویداد ورزشی در جهان محسوب میشود و بیشک مدالهای آن بالاترین ارزش را در بین مدالهای کسب شده توسط یک ورزشکار را داراست. المپیک جدا از مسائل ورزشی از اهمیت اقتصادی فوقالعادهای هم برخوردار شده است. به گونهای که برگزاری چنین مسابقاتی آنچنان درآمدهای...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 20 مردادماه سال 1383 20:42
حکایت اورکات!! نقل از دو هفته نامه الکترونیکی شاتوت اولین قدم برای بچه باحال شدن شما این هست که رفیقتون که عضو اونجاست دعوت نامه براتون بفرسته. بعد که شما برای ثبت نام رفتین یه هو میبینین چند فرم به زبون خارجی هست ولی شما که اندازه بز هم زبون خارجی بلد نیستین. برای همین میرین سراغ لغت نامه های خارجی ولی متوجه میشین که...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 19 مردادماه سال 1383 21:21
وقتی به دنیا اومدی، گریه می کردی و هر کسی که اطرافت بود می خندید یه جوری زندگی کن که آخرش تو کسی باشی که میخندی و هر کسی که اطرافته گریه کنه.
-
سقراط
پنجشنبه 15 مردادماه سال 1383 19:41
این داستان نمیدونم واقعیه یا نه. ولی خوبه تا آخرش بخونین! در یونان باستان، سقراط به دانش زیادش مشهور و احترامی والا داشت. روزی یکی از آشنایانش، فیلسوف بزرگ را دید و گفت: ”سقراط، آیا میدانی من چه چیزی درباره دوستت شنیدم؟“ سقراط جواب داد: ”یک لحظه صبر کن، قبل از اینکه چیزی به من بگویی، مایلم که از یک آزمون کوچک بگذری....
-
آه و افسوس!
سهشنبه 13 مردادماه سال 1383 20:41
هیچوقت یحیی گلمحمدی را بخاطر پنالتیاش نمیبخشم. هیچوقت! کسی که در حساسترین پنالتی بازی با احساسات 70 میلیون ایرانی بازی میکند و تصمیم میگیرد که با ضربهای نمایشی توپ را به دروازه بفرستد واقعا لیاقت لباس مقدسی را که پوشیده را ندارد. آقای گل محمدی که در بازی کره روحمان را با اشتباهات کشندهات آزردی، گر چه در بازی...
-
ایران ۴- کره ۳
شنبه 10 مردادماه سال 1383 22:07
پیروزی درخشانی بود! برانکو را همه باور کردند. ایران عالی بازی کرد و عالی نتیجه گرفت. من دوست داشتم مفصل راجه به این بازی مفصل بنویسم ولی به دلایلی نمیتوانم. به جملهای از شهاب اکتفا میکنم : «پیروزی زیبای عجیب ترین تیم فوتبال دنیا مبارک»
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 7 مردادماه سال 1383 22:46
این دفعه اخیر که رفته بودم درکه توی راه برگشتن یه جمله قشنگ توی راه برگشتن دیدم که شاید علت خیلی جداییها و بهانههای واسه جدایی توش باشه. برگ از درخت خسته میشه، وگر نه پاییز بهونه است یاور باشید اونم از نوع همیشه مومن