امروز می‌خوام راجع به یه چیزی بنویسم که خب توی بخش نظرات خیلی میتونین کمک کنین که این بحث ادامه داشته باشه.

فرض کنید که شما یک آقا یا حتی میتونین یه خانوم محترم باشین و در محیط زندگیتون که میتونه دانشگاه، محل کار، یک محل فرهنگی و یا حتی کوچکتر مثل مهمونی‌ها و از اینجور جاها، از یک خانم نسبتا زیبا،‌ با کلاس و به طور خلاصه یک لیدی و در حالت اینکه شما خانوم باشین با یه آقای جنتلمن خوب مواجه بشین که احساس کنین توی قلبتون چیزی هست که بخواین به طرف مقابلتون القاش کنین چه کار میکنین؟

گر چه این بحث با این کلیت خیلی نمیشه راجع بهش حرف زد ولی خب آدم چند تا راه پیش‌رو داره  و من با توجه به چیزایی که توی زندگی خودم و دوستام دیدم چند تا راه کلی میتونه پیشنهاد بشه.

یکی اینکه خیلی راحت آدم با خودش کنار بیاد و با این احساساتی که حتی میتونه زودگذر باشه مقابله کنه و زندگی خودشو دچار نوسان نکنه. این کار اولا یک روحیه بالایی رو می‌طلبه که آدم پا روی احساساتش بذاره و هم اینکه آدم به طور پیوسته اون طرف رو نبینه. چون هر بار دیدن کلی احساسات رو بوجود می‌آره که آدم رو از بی خیال شدن دور میکنه.

دوم اینکه شرایطی رو بوجود بیاره که آروم آروم در طی گذر زمان با مجموعه رفتارهایی که گاهی پالس فرستادن برای طرف مقابل هم توش هست، به طرف حالی کنه که بعله خبرایی هست و از روی واکنش‌های طرفش یواش یواش به هدفش نزدیک بشه و زمانی که احساس می‌کنه موقعیت خوبی پیدا کرده قضیه رو مطرح کنه. این روش هم احتیاج به یک صبر زیاد و همینطور وقت کافی داره و باید کلی برنامه‌های استرتژیک چید تا به هدف رسید.

راه دیگه اینه که طرف مقابل رو غافل‌گیر کرد و جایی که انتظارشو نداره بهش حس رو منتقل کرد و با این شوک که به طرفش وارد میکنه سعی میکنه به طرفش زیاد فرصت فکر کردن نده

و خب میتونه روش‌های مختلفی که در این غالبها دسته بندی میشن رو به کار بست تا به هدف رسید. ولی خب حالا فرض کنیم که شما تونستین با این مرحله که واقعا مرحله سختیه کنار بیاین و برین به طرفتون یا مستقیما یا با ای-میل یا هر چیز دیگه‌ای منظور رو برسونین. در مقابل باید چه کار کرد؟

معمولا این اتفاق واسه خانوما می‌افته و بیشتر اونا پیشنهاد دریافت می‌کنن. هر چند که فکر می‌کنم خانوما با هر پیشنهادی که دریافت می‌کنن کلی قند تو دلشون آب میشه و میرن به دوستاشون کلی پز میدن ولی اصولا کلاس میذارن و سعی می‌کنن خودشون رو بی خیال جلوه بدن. خب معمولا 2-3 دسته هستند یا همون اول با یک قیافه جدی به طرف اجازه نمیدن بیشتر حرف بزنه و بهش می‌فهمونن که دوست ندارن کاری به کار این احساس بوجود اومده داشته باشن. یه دسته هم خیلی منطقی به قضیه نگاه می‌کنن و سعی میکنن با طرف مذاکره کنن و بیشتر بشناسن و بعد با توجه به نظرشوون یا ادامه میدن یا نمیدن. یه دسته هم هستن که اولش میگن نه و اینا ولی باز منتظر طرف میشن که باز بیاد و اگه باز اصرار کرد، باهاش رابطه برقرار می‌کنن.

حالا شما اگه تو دسته پیشنهاد دهنده ها باشین یا توی دسته پیشنهاد گیرنده ها چه برخوردی می‌کنین؟

53 روز تا عبور زهره


 زهره خانوم می‌خواد 53 روز دیگه یه گرد و خاک حسابی بکنه و تو ایران کلی سر و صدا کنه. اگه فکر میکنین شر و ور میگم صبر کنین تا 19 خرداد. اونوقت می‌بینین که راست می‌گفتم. برای اطلاعات بیشتر می‌تونین برین اینجا

 

خدمت بر و بچ همدانی و غیر همدانی هم عرض کنم اگه میخواین با گویش ما آشنا بشین برین به اینجا. اونوقت حرفهای منو کامل متوجه میشین.

 

خب یه کم از خودم. تو این هفته‌ای که گذشت، به اندازه کافی کار مفید کردم. شاید خیلی چیزا مثل LNA ، فیلترهای موجبری مایکرویو یا مایکرواستریپ و همینطور کوپلر که میدونستم چی هستن و چی کار میکنن٬ رو فقط تو کتابا خونده بودم ولی وقتی فرصتی پیش بیاد تا آدم با توجه به نیاز اونا رو طراحی کنه و بسازه خیلی جذاب میشه. که خب من همه اینایی که اسم بردم رو تو این یک هفته گذشته انجام دادم! واقعا این روزا بی‌نهایت از کارم لذت می‌برم. در ضمن بلوک دیاگرام پروژه فوق لیسانسم رو هم نهایی کردم. بخاطر این شکل ناقابلی که اینجا می‌بینین قراره به من فوق لیسانس بدن!!‌ البته بماند که طرح همچین چیزی کلی کار داره ولی فکرکنم بتونم تا آخر تابستون تمومش کنم.                                                                            

بازگشتی ۳ باره!


یکبار دیگه بلاگ اسکای تعطیل شد و دوباره برگشت به حالت اولش. دلم واسه وبلاگ٬ نوشتن و نظرات شما تنگ شده بود. الانم از حس وبلاگ نویسی خارج شدم. ولی دوباره سعی میکنم که بنویسم. الان نمیخوام زیاد بنویسم. متن زیر رو از سایت قرمزته دات کام در ارتباط با وضعیت بحرانی پرسپولیس به قلم عماد براتون میذارم. منتظر نظرات سبزتون هستم.
در ضمن شنیدم که یه خانوم دکتر که دارن طرحشون رو توی یک روستای دور افتاده در جنوب کشور می‌گذرونن٬‌وبلاگ منو میخونن و تعقیب میکنن. بهشون از اینجا سلام میکنم و خوشحال میشم نظراتشون رو راجع به وبلاگم ببینم.

 

بیانیه سایت قرمزته دات کام در مورد اوضاع بحرانی پرسپولیس

   پرسپولیس از سایپا هم باخت تا تعداد شکست های این فصل پرسپولیسمان به شش برسد . این شکست در حالی اتفاق افتاد که پرسپولیس به هیچ وجه چهره یک تیم بازنده را نداشت . همه شاهد بودند که پرسپولیس چقد زیبا بازی کرد و اگر بد شانسی نصیبش نمی شد خیلی بیشتر از اینها به گل دست می یافت . این همان بازی ای بود که همه ما هواداران از این تیم می خواستیم اما نتیجه دیدار چیز دیگری را می گوید . افسوس که یک مشت عقب مانده فکری نگذاشتند پرسپولیس تمرکز لازم برای گلزنی و تغییر نتیجه را داشته باشد .

آره برادر من ! تو راست میگی ... تویی که میگی پروین باید باشه ... لابد از پرسپولیس پارسال و پیارسال راضی بودی که این حرف را می زنی ! دلت هوس حرص و جوش های سال گذشته کرده است . زیاده خواه شده ای . پرسپولیس زمان پروین را می خواهی ! یادت رفته که پشت تلویزیون التماس می کردی برای اینکه پرسپولیس صاحب یک موقعیت گلزنی شود !

شمایی که نیمی از بازی را از غمخوار و عابدزاده و بگوویچ حمایت می کنید و در نیمی دیگر پروین را ! کار به حزب باد بودنتان نداریم ولی لا اقل اینقد جوانمرد باشید و بهانه به دست دشمنای پرسپولیس ندهید . هر کور و کچلی پرسپولیس مقدس ما رو به تمسخر می گیرد و ما هم باهاشون هم آوایی می کنیم . من به شخصه در بازی پرسپولیس – پاس در استادیوم حضور داشتم . پرسپولیس از پاس عقب افتاد ، بلند شدند و گفتند :  غمخوار حیا کن پرسپولیسو رها کن و شعار مشابه در مورد بگوویچ نیز سر دادند ولی به محض اینکه پرسپولیس بازی را مساوی کرد همه شعار ها بر عکس شد !! همه کسانی که این بازی را از تلویزیون دیدند ، شنیدند که چگونه تا اواسط بازی از دایی و بگوویچ و غمخوار حمایت میشد و چگونه به یکباره شعار ها تغییر کرد ! همچین شرایطی برای استقلالی ها هم هست . همین بازی قبل استقلال ، هواداران این تیم آبی به محمد نوازی که استقلال صدرنشینیش را به این بازیکن مدیون است  ،  بدترین توهین ها کردند ! این خصلت ما تماشاگران ایرانی است .

محمد مایلی کهن مربی سابق تیم ملی را اگر چه از نظر فنی قبولش نداریم ولی سال گذشته در برنامه نود حرف جالبی زد . در آن زمان استقلال وضعیت نا مناسبی داشت و در رده نهم بود و تماشاگران بر ضد مربی تیم شعار دادند . مربی ای که اگر زمان لازم را داشت ، همه کار برای استقلال می توانست انجام دهد اما فتح الله زاده زیر فشار هواداران ، رولند کوخ را بر کنار کرد . مایلی کهن در آن برنامه گفت : مدیر عامل اصلاً نباید به اعتراضات احساسی هواداران خشمگین اهمیت بدهد . واقعاً هم حق داشت .

شمایی که از غمخوار متنفر هستید . هیچ به این فکر کرده اید که تیم فوتبال داخل سالن پرسپولیس که منحل شده بود ، ولی الان قدرت اول فوتسال ایران است و 4 بازیکن ملی پوش دارد را چه کسی به سر و سامان رساند ؟ آیا به این فکر کرده اید که تیم نوجوانان پرسپولیس سال گذشته چگونه قهرمان لیگ نوجوانان تهران شد ؟ آیا به این فکر کرده اید که چگونه تیم های پایه پرسپولیس اعم از جوانان ، نوجوانان و امید در هر بازی با استقلال ، این تیم را شکست می دهند ؟

پرسپولیس بعد از 30 سال صاحب ورزشگاه اختصاصی شد . ورزشگاه درفشی فر رسماً ورزشگاه اختصاصی پرسپولیس شد . 3 جلسه است که بازیکنان پرسپولیس در این زمین صاف و یکدست تمرین می کنند و از امکانات این ورزشگاه لذت می برند . دیگر آقای خودمان شدیم و نیازی به اجاره زمین ایران تایر و کارگران نداریم . تا سال دیگر نیز با کمک شهرداری تهران ، سکو های ورزشگاه هم آماده می شود و دیگر هواداران می توانند به ورزشگاه اختصاصی تیمشان بروند و پرسپولیسشان را تشویق کنند . آیا فکر کرده اید که چه کسی این کار ها را انجام داده است ؟ عابدینی و پروین بار ها وعده وعید دادند ولی جز بالا کشیدن میلیارد میلیارد پول از باشگاه ، کار خاصی نداشتند که انجام بدهند !

پرسپولیس امسال وضعیت نابسامانی دارد ، ولی حتم داریم که سال آینده شرایط بهتر خواهد شد . این تیم آینده دارد بر خلاف تیم پروین که به نقطه انتها رسیده بود . رئال مادرید هم روز گذشته در زمین خود و در حضور 80 هزار هوادار خودی مقابل تیم پانزدهم جدول ، سه بر صفر شکست خورد .

غمخوار بزرگ ترین خدمات را برای پرسپولیس انجام داده است و ما اینگونه وی را مورد لطف خود قرار می دهیم ! وی را (( بامشاد )) خطاب می کنیم ! خیلی جالبه ...

بله بگوویچ مربی ضعیفی است اما با دانش . برای حرفه ای کردن و بهتر شدن پرسپولیس برنامه های زیادی دارد ولی باید بداند که اینجا ایران است و ما ایرانی ! تا خونش را نخوریم دست بردار نیستیم ! تیم اینهمه حمله می کند و صاحب ده ها موقعیت گلزنی می شود که همه هم ناشی از تاکتیک های تمرین شده است ، اما بازیکن گل نمیزند ، حتماً مقصر مربی و مدیر عامل می باشند !! ...  پیشنهاد می کنیم که وینگو استعفا بدهد و برگردد همان کرواسی ! ولی واقعاً برای بگوویچ جالب است که وقتی پرسپولیس می برد همه تشویقش می کنند ولی تا روی اشتباه یکی از مدافعان ، تیم گل می خورد همه خواهان برکناریش هستند ! اما برایش خیلی سخت است . اینکه فولاد خوزستان را آنطور رو آورد و 5 بازیکن به تیم ملی تقدیم کرد . 5 جوان شایسته که ارکان تیم ملی را تشکیل می دهند . بنده شخصاً فکر می کنم که در ایران فقط همان 5 نفر هستند که قدر بگوویچ را می دانند و تا آخر عمر مدیونش هستند !!

دیگر حرفی برای گفتن نیست . کاش از هواداران بارسلونای اسپانیا یاد می گرفتیم که 100 هزار نفر در ورزشگاه حاضر می شوند و هرگز شعاری بر ضد تیم نمی دهند . شعار ها و اعتراضاتشان را می گذارند برای بعد از بازی . کاش از هواداران کره ای یاد می گرفتیم که نود دقیقه تیمشان را تشویق می کنند حتی اگر تیمشان 5 گل خورده باشد . کاش ...

منبع :‌قرمزته دات کام



رفتی و آدمکها رو جا گذاشتی...


وقتی اون چهره درهمش رو از دور دیدم فهمیدم که یه چیزیش شده. با وجودی که فقط در حد یک هم دانشگاهی می‌شناسمش ولی خب همین سلام و علیک مختصری هم که با هم داریم باعث شد وقتی اون قیافه رو دیدم نا خودآگاه واسش ناراحت بشم. روم نمیشد ازش چیزی بپرسم. جلو رفتم و با یه روبوسی سال نو رو تبریک گفتم. ولی معلوم بود که اصلا سال نو براش معنی نداره. ازش جدا شدم و اومدم این طرف و شروع کردم چایی خوردن. تو حال و هواش بودم که سعید اومد پیشم. سعید دوست صمیمی اونم هست

- سعید حسن امروز چشه؟

- نامزدش تو عید تصادف کرده و ...

- فوت شده؟

سر سعید با علامت تایید پایین اومد. یخ کردم! وای عجب غمی!‌ اصلا نمیتونستم یه لحظه هم جای اون باشم و هیچ وقتم دوست ندارم باشم.

چند ساعتی از شنیدن این خبر می‌‌گذره ولی هنوزم دارم فکر می‌کنم که حسن داره چی می‌کشه...

 

بازم این شعر :

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم.....که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم

یه کم هم در مورد ورزش ...


یک کمی هم به یادداشت‌های ورزشی بپردازیم. امروز پرسپولیس بعد ازمدتها با شموشک بازی داشت. بازهم یک بازی ضعیف و پر از انتقاد. ولی 2-1 برد. داوری که واقعا افتضاح بود. اون که اصلا پنالتی نبود برای پرسپولیس. آفساید هم که تا دلتون بخواد اشتباه گرفت. ولی یک نکته در بازی پرسپولیس دیدنی بود و اونهم علی دایی که با 2 گلی که زد هم خودش رو در جدول گلزنان بالا کشید و واقعا بازی فوق العاده‌ای از خودش نشون داد. یادمه روزی که رفته بودم پیش برانکو تا باهاش صحبت کنم به برانکو گفتم چرا در تیم ملی از یک مهاجم نوک دیگه غیر از دایی استفاده نمی‌کنی؟ برانکو جواب داد، شما بگو چه بازیکنی که بهتر از دایی باشه تا در این پست بذارم. من یه کم من و من کردم و چون حرفی نداشتم بزنم موضوع بحثو عوض کردم. (اگه دوست داشتید متن مصاحبه رو بخونین بگین تا متنش رو از مجله رویداد هفته اسکن کنم و بفرستم) واقعا دایی نشان داد که هنوز خیلی خوبه و مهاجم اول تیم ملیه. چقدر خوب توپ سازی می‌کرد و چقدر موثر بازی می‌کرد.  

یک خبری شنیدم که خدا کنه راست نباشه. مثل اینکه قراره بازم مدیرعامل پرسپولیس عوض بشه و این اصلاحات آقای غمخوار همه کشک میشه و رئیس نو و سلیقه نو ... واقعا دلیل اینکه پیشرفت نمی‌کنیم هم معلومه! آخه این چه وضعشه!!

کشتی هم که قربونشون برم. معلوم نیست چه جوری روسیه رو بردند!! فقز توی فوتبال و فوتسال مشغول درجا زدن نیستیم. کشتی هم داره روز به روز اوضاعش وخیم‌تر میشه. ای کاش یک کسانی مثل رئیس فدراسیون والیبال توی این فدراسیون فوتبال یا جاهای دیگه روی کار میومدن...

 

دیگه اینکه اگه حالتون زیاد خوب نیست و حس و حال ندارین و دوست دارین یه دل سیر بخندین، پاشین برین فیلم کما رو ببینین. درسته فیلمنامه تعطیله ولی امین حیایی توی این فیلم اینقدر شما رو میخندونه که وقتی از سینما بیرون میاین کلی روحیه‌تون عوض میشه.


در ضمن نشریه ارتش سرخ شماره هشتم هم منتشر شد. برید و آخرین مقالات پرسپولیسی رو بخونین 

351 روز به آغاز سال نو باقی است!


سیصد و پنجاه و یک روز به آغاز سال جدید باقی است! این نوشته رو به حساب شوخی نذارین! خیلی خیلی جدی گفتم! تعطیلات تموم شد و حلاوت آغاز سال نو هم همچنین. چرخ سال 83 از امروز رسما به چرخش در می آید. سالی به عمرمان اضافه شد و سالی به رفتن و مردن نزدیکتر شدیم. از حالا شمارش معکوس برای سال بعد آغاز شده است. فقط کافیست تا حواس پرت باشیم تا سال 83 را از دست بدهیم. من که امیدوارم در سال جدید خوب باشم...

 

کلام آخر :

 

بیا تاقدر یکدیگر بدانیم .... که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم