زلزله!

 

امروز یکی از دوستان به من گفت که چرا از زلزله نمی‌نویسی. منم تصمیم گرفتم امشب هر جوری که شده از زلزله بنویسم. چند روزی هست که توی شرکت هر کدوم از بچه‌ها یک تاریخی رو برای اومدن زلزله تعیین می‌کنند و در پایان هر روز با هم وداع می‌کنیم ولی فردا صبح می بینیم که سالمیم و وقتی همدیگه رو می‌بینیم از زنده بودنمون خنده‌مون می‌گیره.

یکی از استادای فیزیک شریف هم که دیگه زده سیم آخر و گفته تا این سه‌شنبه به احتمال 36 درصد یک زلزله به بزرگای حداقل 7 ریشتر تهران رو می‌لرزونه. اولا این 36%‌ رو از کجا آوردی؟؟ احتمالا استاد توی محاسباتش یک علامت منفی رو اشتباه کرده. بعدشم خطرهای زیر 50%‌که خطر محسوب نمیشن!! ثالثا به قول پیمان احتمال همه چیز تو این دنیا 50% است. یا میشه یا نمیشه!!! پس نمیشه روی این حرف این آقا حساب کرد. حالا حال میده زلزله نیاد. من می‌خوام ببینم این استاد با چه رویی می‌خواد بیاد دانشگاه!!! دیگه هیچکس رو حرفهاش حساب نمی‌کنه. تازه فرض محال هم زلزله بیاد. با این بزرگایی که استاد پیش‌بینی کردند کسی زنده نیست که بگه بابا دمت گرم! بنابراین استاد بازم چیزی عایدش نمیشه.

در هر حال اگه زلزله اومد و ما رو برد،‌ دیگه چیزی نمی‌مونه که به کسی ببخشیم!! ولی خب از همه طلب حلالیت می‌طلبیم مخصوصا از اون استاد دانشگاه شریف که کلی بهش خندیدیم!!‌ بقیه دوستای توی تهرانم هم که همه میمیرند کسی نیست که چیزی طلبکار باشه!! بقیه هم که خارجن، اگه طلبی چیزی داشتن ببخشن دیگه‌. خوبی های من رو هم نسل به نسل و سینه به سینه منتقل کنند!! ولی تصورش رو بکنین که یک زلزله بیاد که تهران رو با خاک یکسان کنه. دیگه علاوه بر اینکه تهران کلا تعطیل میشه کشور هم تعطیل میشه. نه تلفن، ‌نه برق، نه آب!! نه بانکی نه پولی نه ثروتی نه اندوخته‌ای نه تولید،‌نه ارتباط خارجی! همه چیز تعطیل تعطیل. اونوقته که آدم از خدا می‌خواد اگه اومد همون اول زیر آوار جونش رو بگیره چون دیگه واقعا نمیشه بعدش زندگی کرد. اگه تا حالا بهش فکر نکردین بهش فکر کنین.

نظرات 3 + ارسال نظر
آیدین یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:44 ب.ظ

دیگه نشد به استاد دنشگاه ما توهین کنیا. برای اون عزیزانی هم که مثل بهزاد شک دارند پیشنهاد می کنم سری به سایت تکتاز و یا بازتاب بزنند و نظرات علمی و کارشناسی دکتر رحیمی تبار رو بخونند. البته دکتر هم در تازه ترین نظرشون مساله زلزله رو فعلا منتفی دونسته اند.

پویان سه‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 07:45 ب.ظ

آیدین جان تو بهتره کلا توی وبلاگ شر و ور بنویسی تا جدی صحبت کنی چون ما اینجوری بهت عادت داریم ...آقای دکتر آیدین کرتیم

[ بدون نام ] جمعه 22 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 04:42 ق.ظ

Mokhlese Amoo Pouyan.
kheily karetim...Babba damet garm,

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد