دیشب یک اتفاق خیلی جالبی برام افتاد. از اونجایی که ما دیگه فکر و ذکرمون کارمونه و فقط به این فکریم که برنامه زمانبندی کارای شرکت به موقع انجام بشه دیگه حتی شبا هم از این خیالها و اوهام راحت نیستیم! دیشب که خوابیدم، توی خواب داشتم می‌دیدم که توی آزمایشگاه دارم یک حلقه قفل فاز(PLL) رو تست می‌کنم. باور کنید با همین جزئیات داشتم خواب رو می‌دیدم. حتی دقیقا یادمه که داشتم با VCO ور می‌رفتم که اصلا جواب نمی‌داد. خلاصه همونجوری توی خواب این مدار ما رو کلافه کرده بود که یکدفعه جواب داد. بعد از اینکه جواب گرفتم و یک سیگنال خوب روی صفحه اسپکترم انالایزر دیدم،‌ از فرط خوشحالی دویدم پیش مسئول فنی شرکت(که ما بین خودمون استاد صداش می‌کنیم) و با خوشحالی گرفته بودمش و می‌گفتم استاد جواب گرفتم. خلاصه در حالی که استاد رو داشتم تکون می‌دادم یکدفعه از خواب بیدار شدم دیدم بالای تخت داداشم –مهرداد– وایستادم و دارم دو دستی تکونش می‌دم و میگم استاد جواب گرفتم!!! مهرداد بیچاره هم که شوکه شده بود داشت به من حالی می‌کرد که بابا خواب می‌دیدی و بی‌خیال شو.

حالا همین استاد خودمون هم چند روز پیش تعریف می‌کرد که آخر شب توی خونه از خستگی روی کاناپه خوابش برده بوده و خانمش میاد صداش می‌کنه که بیا پاشو برو سر جات بخواب. استاد هم که در حالت خوب و بیداری بوده میگه فیلترو تست کردی الان اومدی منو صدا می‌کنی؟؟؟!!!!‌

خلاصه اینکه زیادی کار نکنین یا زیادی به کارتون فکر نکنین چون اونوقت مثل ما توی خواب سبب مشکل بقیه اعضای خانواده میشین!!

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 15 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:44 ق.ظ

Very cool. This has happened to many many times as well. I used to think about the solutions of problems when I was dreaming. To my surprise, most of the times, I got good results.
Anyway, thieves in my live have also been a headacke for me. God knows how many times I suddenly shout "Thief,...Thief,...". LOL

مهدیه شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:43 ق.ظ

باز این حالتی که گفتی بهتر از این که آدم تو بیداری خواب باشه و چشاش جایی رو نبینه .

آیدین یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:58 ق.ظ

آقا بهزاد ما خیلی مخلصیم. ما را دریاب.

پویان سه‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 07:48 ب.ظ

آقا ما از اینجا خدمت تمامی دوستان مخصوصا دکتر دلنواز شبگرد احسان کفترباز صابی رامیار رامین ممد تاکام و عمو بهزاد عرض بندگی دارم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد