ما یک دوست بسیار عزیزی داریم که توی دانشگاه باهاش آشنا شدیم. توی همون روزای اول که داشتیم با هم آشنا میشدیم، یک بار که توی مینیبوس با هم میرفتیم خونه دیدم همهاش توی خیابون نگاهش متوجه بیرونه. اول فکر میکردم که نگاهش متوجه زیبا رویانی است که توی خیابون عبور و مرور میکنند. ولی وقتی دقت کردم دیدم که نگاهش به بالای درختهاست. وقتی ازش پرسیدم که داری چیو دنبال میکنی جواب داد که دارم به کلاغها نگاه میکنم. بعدش هم گفت که توی خونهشون از یه کلاغ نگهداری میکنه. من داشتم از تعجب میمردم. آخه آدم حسابی تو خونهاش کلاغ نگه میداره؟؟ همه میرن حیوونهای فانتزی میارن توی خونهشون. بلبلی، قناریی، طوطیی، چیزی. بعد این رفته به قول خودش زاغ نوک قرمز آورده! خلاصه بعد از چند وقت که صمیمیتر شدیم و یکبار رفتیم خونهشون چشممون به این آقا کلاغه روشن شد. جدا عجب کلاغی بود. مشکی مشکی با نوک و پنجههای قرمز. فوق العاده باهوش و زیرک و در عین حال جسور و شیطون. رام این دوست ما بود و با غریبهها وحشی. جدا موجود دوست داشتنی بود. اونجا بود که پی بردم کلاغ یه موجود متفاوتیه. دقت کرده باشین کلاغ همیشه جاهای بالا و دست نایافتنی لونه میسازه. خیلی کم دیده میشه که کلاغها گیر بیفتن یا بشه اونا رو با تیر زد. دیگه بعد از اون با وجودی که به زبون نمیآوردم همیشه احترام خاصی برای کلاغها قائل بودم. چند روز پیش داشتم روزنامه شرق میخوندم. یک مصاحبه با رضا بهادرانی یکی از اعضای تیم هیمالیا نوردی داشت که جز تیم پشتیبانی بود و محمد اوراز را او 3 نفر دیگه پایین آوردند. این تیکهاش خیلی واسم جالب بود، شما هم بخونین «....در کوهنوردی تنها یک چیز هست که میان همه کوهنوردان مشترک است و آن هدف است و همین شخصیت جالبی به کوهنوردی میدهد. به عنوان یک آدم هدفمند در زندگی و البته یک چیز دیگر، اتکا به خداوند. شما به جایی پا میگذارید که کاری از هیچکس بر نمیآید، پیشرفته ترین هلیکوپترهاتا ارتفاع 6هزار متری بیشتر بالا نمیآیند و آن وقت است که فقط امیدتان به خداست. آن بالا از هیچ جنبندهای خبری نیست و تنها کلاغها هستند کههنوز در ارتفاع 6هزار متر به بالا پرواز میکنند. کوهنورد باید مواظب باشدتا غذایش، شام و ناهار کلاغها نشود. با این حساب کلاغ عجیبترین موجود دنیاست، جایی میرود که پای هیچ تکنولوژی به آن نرسیده است.»(روزنامه شرق-شنبه31 اردیبهشت، صفحه آخر)
حالا نظرتون راجع به این پدیده سیاهرنگ که به نظرم نه تنها مظهر زشتی نیست، بلکه زیباییهای خاصی درش نهفته است چیه؟
سلام
اگه با تبادل لینک موافقی تو وبلاگم بگو :)
سلام.
خوبی؟.
من عاشق کلاغام...
خیلی زیبا هستن
...یه دنیا توی پرهای قشنگشون هست باید ببینی
من خودم درذباره کلاغ ها کتاب زیاد خواندم و خودم هم برای موزه کلاغ به دام انداختم کلاغ از لحاظ هوش فقط از انسان و میمونها کم دارد (البته در بعضی مواقع هوشمند تر ) حافظه کلاغ ها کم است و حتی بعد از ده دقیقه نمیتوانند گردوی پنهان کرده خود را بیابند به هر حال دام انداختن آنها خیلی سخت است ولی کلاغ ها هم گول دلبستگیهای خود را میخورند بد نیست یک چیز هم از کلاغها یاد بگیریم که آن هم
وفاداری است در حد مرگ
آقا بهزاد ٬ مخلصیم...
یادش به خیر اولین نوار سیاوش قمیشی و که بهم دادی ٬ البوم «قاب شیشه ای» ُ چقدر حال کردم و گوش میدادم و اون نوار ارزشمند و همونم میشکا پدرش و در آورد.. امیدوارم هرجا که هست سالم باشه و بهش خوش بگذره..:
هنوزم چشم های تو ُ مثل شب های پر ستاره است ...
کلاغ اونقدرها هم که می گن باهوش نیست. اگه قبول نداری داستان کلاغ و روباه که وقتی بچه بودی می خوندی رو یادت بیار! لااقل می شه گفت که روباهه ازش زرنگتره.
هر دفعه اومدم یه چیزی بنویسم یکی زودتر از من اونو نوشته بود ):
بیخود نیس که میگن کلاغه به خونش نرسید!!...(مثکه ربطی نداشت...هاااان؟؟)
بیخود نیس که میگن کلاغه به خونش نرسید!!...(مثکه ربطی نداشت...هاااان؟؟)
Ostad, kasi nagoft kalagh mojoode baahooshie. Matno dobaare bekhoon mige kalaagh mojoode ajiobie...in che rabti be baahooshi dare????????????????
عزیز دل برادر تو اول یاد بگیر وقتی کامنت می ذاری اسمت رو بنویسی بعد راجع به مطالب دیگران اظهار نظر کنی.
کلاغ غار غار(قار قار)می کند پس من هستم.
کلاغها بالا پرواز میکنند پس من دوستشان ندارم چون دستم بهشون نمی رسد.
کلاغها در ادبیات مهم بودند مثل داستان زاغان وبومان
کلاغها....
Esme man be hooshe kalagh che rabti daare!!!!!Didi kam aavordi!!